۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه

رد شويد اين جا چيزي براي ديدن نيست

"رد شوید، اینجا چیزی برای دیدن نیست."رانسیر می گوید، مداخله ی پلیس در مکان های عمومی در وهله ی اول عبارت از استیضاح تظاهر کنندگان نیست، بلکه بر هم زدن تظاهرات هاست... پلیس می گوید که در خیابان چیزی برای دیدن ، و کاری برای انجام دادن نیست جز رد شدن رفتن! از خودم می پرسم چرا تجربه ی خیابان این همه تعیین کننده و پر تنش شده؟ شاید به این دلیل که تنها جایی است که می توان از تقدیر فراهم آمده رو گردان شد و رخداد را جایگزین انتظارات و توقعات برآورده نشده قرار داد. کار به همین جا ختم نمی شود. در زندگی خصوصی هم خطاب پلیس به تظاهر کنندگان را مدام می شنويم." رد شوید، اینجا چیزی برای دیدن نیست." برای آن که چیزی ديدني باشد، قبل از هر چیز بیننده ای لازم است. اما نه! قبل از بیننده، درنگ یا اراده به درنگی لازم است که شیء پیرامونی را به موضع دیدار آغشته کند. یا بهتر آن که بگوییم شیء ما را به دیدار خودش آغشته کند یا ما به پیرامون شیء آغشته شویم. راه رفتن در خیابان و ایستادن؛ بی آن که مغازه ای باز باشد و چراغ های ویترینی روشن شده باشد. دیگر، بر خلاف سابق، رابطه ی بی واسطه ممکن نیست. هرکس دیگری را از پشت ویترینی نامرئی می بیند. مسأله این نیست که قدرت از بالا به پایین اعمال می شود.دراين شرايط، نظام سلسله مراتبی کار چندانی از دستش برنمی آید. نکته ی مهم این است که قدرت بین آدم ها حائل می شود و از بین بدن ها حضورش را به عرض می رساند. و کار به همین جا ختم نمی شود. مأموریت پلیس وقتی تمام و کمال به فرجام می رسد که هرکس "بینی" باشد در پیشگاه خودش. هر کس دو تاست. یکی آن که می بیند و دیگری آن که می بینندش. هیچ وقت این دو یکی نمی شوند و تنها می توانند در بزنگاه ها به هم برخورد کنند و برای رخداد ناممکن تدارک ببینند. این جا محل وقوع معجزه است. زمانی از متألهی پرسیدند، چرا خدا برای اثبات حقانیت پیامبرانش، قانون خود را زیر پا می گذارد و در نظام طبیعت دخل و تصرف می کند؟ جواب متأله در حکم دستور العملی است برای خیابان. او گفت:" معجزه طبیعت نامأنوس خدا، و طبیعت معجزه ی مأنوس خداست." آنها که می ایستند و چیزی را دیدنی می کنند در پی راز زدایی از اشباحی هستند که در خواب و بیداری "بین" آنها و خودشان حائل شده اند. با همین ایستادن ساده ، طبیعت نامأنوس در برابر معجزه ی نامأنوس قد علم می کند و پس از این، كساني دوباره جمع می شوند، پراکنده شان می کنند، از جایی دیگر سربر می کنند و وقتی هم که رفتند مثل پرهیبی رونده احتمال حضورشان در همه جا هست

۱ نظر:

  1. معجزه طبیعت نامأنوس خدا، و طبیعت معجزه ی مأنوس خداست اگرممكن است آدرس اين جمله رابنويسيد كه دركداميك ازكتابهاي ابن سينا ميباشدودرچه بخشي باتشكر

    پاسخحذف